سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شایسته است که دانش انسان بر گفتارش افزون و خردش بر زبانش چیره باشد . [امام علی علیه السلام]
فرهنگی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نمازجمعه و روز دانشجو

آیت‌الله سید احمد خاتمی:
برخی سران فتنه آبروی 30 ساله نظام را بردند

خبرگزاری فارس: امام جمعه موقت تهران گفت: در حوادث پس از انتخابات، برخی از سران فتنه با اقدامات نامناسب خود آبروی 30 ساله نظام را بردند.


به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه به نقل از اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کرمانشاه، آیت‌الله سیداحمد خاتمی در همایش روحانیت حافظ حریم ولایت که با حضور روحانیون شرق استان کرمانشاه و همزمان با عید غدیر برگزار شد، افزود: بعضی از سران فتنه آنقدر ننگین عمل کردند که سارکوزی رئیس جمهور فرانسه گفت: نیاز نیست ما بیانیه بدهیم، بعضی‌ها در داخل ایران خیلی بهتر از ما علیه نظام بیانیه می‌دهند.
وی ادامه داد: برای ناامید کردن دشمنان باید پیرو فرامین ولی‌فقیه باشیم و حتما " نباید فرمانی که ایشان می‌دهند مطابق میل ما باشد، حتی اگر مخالف میل ما باشد باید تابع و مطیع ولی‌فقیه باشیم و رهنمودهای ولایت باید برای همه ما حجت باشد.
خاتمی تاکید کرد: هشداری که مقام معظم رهبری درباره جنگ نرم دارند، هشداری جدی است و روحانیون باید در خط مقدم جنگ نرم بوده و خنثی کننده توطئه‌های دشمنان در این جنگ باشند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: من از خوش‌خیالی برخی از روحانیون تعجب می‌کنم که در این عرصه آن‌چنان که باید و شاید وارد صحنه نمی‌شوند، شرایط بحرانی نیست، اما طوری است که روحانیون باید در خط مقدم این جنگ نرم باشند و با آگاهی بخشی به مردم، توطئه‌های دشمن را خنثی کنند.
وی تصریح کرد: دشمن همان هدفی را که در جنگ سخت دنبال می‌کند در جنگ نرم نیز به‌دنبال همان‌ است و دهه اول انقلاب اسلامی که دهه مبارزه سخت دشمنان با انقلاب بود، کودتاهای مختلف در نقاط مختلف شکل گرفت و ترورهای زیادی انجام شد، اما از اوایل دهه دوم انقلاب، جنگ نرم شروع شد و در همان زمان هم مقام معظم رهبری هوشمندانه فرمودند: تهاجم فرهنگی در راه است و از سال 69 این خطری را که دارند به اسم جنگ نرم می‌شناسند، هشدار داده شده بود.
عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فلسفه غدیر خم و عید غدیر گفت: مراسم روز غدیر باشکوه بسیار و حضور قریب به 120 هزارنفر برپاشد و دین در این روز کامل شد. حتی جمعیت حاضر در مدت سه روز با علی(ع) بیعت کردند، اما 70 روز بعد از این حادثه، واقعه غدیر فراموش شد.
وی افزود: سئوالی که وجود دارد این است که این 120 هزار نفر کجا رفتند و چه شد وقتی به خانه مولا علی(ع) تهاجم شد، تنها یک نفر مسلحانه به مهاجمین حمله کرد و آن هم زبیر بود که او نیز عاقبت با امام علی(ع) در افتاد.
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: آنچه بعد از پیامبر اتفاق افتاد، حاصل یک جنگ نرم بود که علیه امیرالمومنین(ع) به راه انداختند و سرانجام امام برحق کنار گذاشته شد.
آیت‌الله خاتمی در پایان برلزوم دفاع مستند و مستدل از حریم ولایت و اسلام و انقلاب تاکید کرد و خواهان توجه بیشتر روحانیون به مسائل روز و منویات مقام معظم رهبری شد.

 

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر ظهر امروز دوشنبه به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو در این دانشگاه اقدام به برگزاری تجمع کردند.
تجمع دانشجویان این دانشگاه بعد از اقامه نماز ظهر و عصر از صحن مرکزی این دانشگاه آغاز شد.در این تجمع دانشجویان شعارهایی همچون "دانشجو بیدار است، از آمریکا بیزار است "‌،‌ " الله اکبر "‌، "مرگ بر آمریکا "، "مرگ بر اسلام آمریکایی "، "لبیک یا خامنه‌ای "،‌ "می‌جنگیم، می‌میریم افسر جنگ نرمیم "،‌ "دانشجو بیدار است، از خشونت بیزار است "، " خامنه‌ای خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است "،‌ "منافق حیا کن، دانشگاه را رها کن "،‌ " اینهمه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده "، "دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد "، "دانشجویان کشوریم، فدائیان رهبریم " و... سر می‌دادند.
این دانشجویان همچنین دست‌نوشته‌هایی با مضامین "هر چه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید "، "استقلال کشور ما منوط به استقلال همین دانشگاه‌ها است "، "همانا ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم "، "مرگ بر آمریکا "، "مرگ بر اسرائیل " و... را در دست داشتند.
بنابراین گزارش دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در ادامه تجمع خود در مقابل درب حافظ این دانشگاه ایستاده و شعارهایی در گرامیداشت 16 آذر سر دادند.
دانشجویان این دانشگاه در پایان تجمع خود در صحن مرکزی این دانشگاه گرد هم آمده و دمینوی رئیس‌جمهوران آمریکا را به اجرا کردند.
همچنین سخنرانی نیکسون در این دانشگاه به نمایش درآمد و بعد از آن تجمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به پایان رسید.
در حالی که دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به منظور گرامیداشت روز دانشجو در صحن مرکزی این دانشگاه تجمع کرده بودند، تعدادی از حامیان موسوی نیز تجمعی کرده و شروع به سر دادن شعارهایی همچون "یا حسین، میرحسین "، "مرگ بر شوروی " و... کردند.
این دانشجویان همچنین در ادامه تجمع خود به سمت درب ولیعصر این دانشگاه حرکت کرده و این درب را شکستند در پی شکسته شدن درب، ‌تعدادی از افراد نیز وارد فضای دانشگاه شده و فضا برای سو استفاده مغرضان از فضای دانشگاه مهیا شد.
البته با درایت مسئولان حراست دانشگاه و ماموران نیروی انتظامی و هوشیاری دانشجویان آگاه و انقلابی این دانشگاه تلاش برای به اغتشاش کشاندن فضای دانشگاه صنعتی امیرکبیر ناکام ماند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مدرسه جوان عشق ( دوشنبه 88/9/16 :: ساعت 10:51 عصر )
»» حالا نقد کنید

اشاره: ساعتی پیش در اینجا یادداشتی درج شد که بنا به هر دلیل اکنون حذف می شود. به همین دلیل در ادامه یک یادداشت – عیناً – از وبلاگ [نامحرمانه] (متعلق به مدیر محترم وبلاگ گروهی بصیرت) نقل می شود.

مجموعه‌های تلویزیونی ماه رمضان امسال حرف و حدیث‌های زیادی داشت و من هم قصد نقد مفصل ندارم. اما باید دانست که فقط با دیدن تمام قسمت‌های یک مجموعه می‌توان آن را به صورت همه جانبه نقد کرد. حتی در داستان ما توصیه می‌کنیم که منتقد داستان را دست‌کم دو بار بخواند. اکنون مجموعه‌های مورد اشاره خاتمه یافته‌اند و باید به کسانی که مایل‌اند نقد و یا حتی انتقاد کنند عرض شود: حالا نقد کنید.

پ.ن: ۱- فقط یکی از مجموعه‌ها (یک وجب خاک) را دنبال کردم. داستانی نسبتاً جذاب داشت و ساخت و پرداخت آن هم مناسب بود. بگذریم که نتوانستیم یک شخصیت نسبتاً کامل (از نوعی که در اجتماع فراوان داریم) در فیلم ببینیم. و بگذریم که این مجموعه هم به ویروس سال‌های اخیر مجموعه‌های تلویزیونی (لوس بازی‌های ازدواج) مبتلا بود و مهم‌تر از همه این همه تزلزل در شخص عمده‌ی داستان و دست آخر هم هزینه کردن تمام دارایی خدادادی برای درمانگاه و در فقر و تنگنا باقی گذاشتن خانواده اشتباه فاحشی بود. رهبر انقلاب در خطبه‌های عید سعید فطر وقتی از میانه‌روی سخن گفتند، با استناد به آموزه‌های دینی اشاره کردند که حتی در انفاق هم نباید میانه‌روی را از کف داد. ۲- فقط چند قسمت پایانی «اغما» را دیدم. نکات آموزنده‌ی فراوانی داشت، اگر چه باید اشاره کرد: از فیلمی که در ماه مبارک رمضان پخش می‌شود و حرکات شیطان را نشان می‌دهد توقع داریم به گونه‌ای باشد که مردم بدانند در این زمان شیطان از چه راه‌هایی وارد می‌شود و چگونه آنها را به تباهی می‌کشاند. در «اغما» تجسم شیطان را می‌دیدیم آن هم به سبکی که فقط چند بار، آن هم در گذشته‌های دور اتفاق افتاده و بیننده با دیدن این مجموعه، به شگردهای شیطان در طول شبانه روز آشنا نمی‌شود. حتی در جاهایی شیطان ساخته‌ی اغما، پا را از وسوسه فراتر می‌گذاشت و به تهدید روی می‌آورد! مجموعه‌ای این‌چنینی باید به زمینه‌های انحراف در جامعه، ماهواره، سی‌دی‌ها و دی‌وی‌دی‌های آغشته به فساد، مظاهر گناه و ... اشاره می‌کرد. اصلاً پرداختن به شیطان و اعمال شیطانی، بدون پرداختن به مظاهر تهاجم فرهنگی ناقص است.

پی نوشت: وبلاگ های جدید آقای مدیر: 1- [نامحرمانه] 2- [روایت های آسمانی]



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مدرسه جوان عشق ( دوشنبه 88/9/16 :: ساعت 10:25 عصر )
»» در سایه‌سار نخل ولایت

خجسته باد نام خداوند،
نیکوترین آفریدگاران 
                   که تو را آفرید

 از تو در شگفت هم نمی‌توانم بود
که دیدن بزرگی‌ات را، 
      چشم کوچک من بسنده نیست
مور، چه می‌داند که بر دیواره‌ی اهرام می‌گذرد 
                  یا بر خشتی خام

تو، آن بلندترین هرمی 
       که فرعونِ تخیّل می‌تواند ساخت
و من، آن کوچک‌ترین مور، 
       که بلندای تو را در چشم نمی‌تواند داشت  

...

پایی را به فراغت بر مریّخ، هِشته‌ای
و زلالِ چشمان را با خون آفتاب، آغشته
ستارگان را با سرانگشتان، از سرِ طیبَت، می‌شکنی
و در جیب جبریل می‌نهی 
       و یا به فرشتگان دیگر می‌دهی 
            به همان آسودگی که نان‌توشه‌ی جوین افطار را 
            به سحر می‌شکستی
یا، در آوردگاه،   
            به شکستن بندگان بت، کمر می‌بستی

*

چگونه این‌چنین که بلند بر زَبَرِ ماسوا ایستاده‌ای 
          در کنار تنور پیرزنی جای می‌گیری، 
              و زیر مهمیز کودکانه بچّگکان یتیم، 
                    و در بازارِ تنگِ کوفه...؟

*

پیش از تو، هیچ اقیانوس را نمی‌شناختم 
                 که عمود بر زمین بایستد...
پیش از تو، هیچ فرمانروا را ندیده بودم 
             که پای‌افزاری وصله‌دار به پا کند، 
                و مَشکی کهنه بر دوش کشد 
                  و بردگان را برادر باشد

 ...

*

خدا را اگر از شمشیرت هنوز خون منافق می‌چکد،
با با گریه‌ی یتیمکان کوفه همنوا مباش!
شگرفی ِِ تو، عقل را دیوانه می‌کند
و منطق را به خودسوزی وامی‌دارد

*

قلم به قبضه‌ی شمشیرت بوسه می‌زند 
     و دل در سرشک تو، زنگارِ خویش، می‌شوید
اما:
چون از این آمیزه‌ی خون و اشک 
            جامی به هر سیاه‌مست دهند، 
                   قالب تهی خواهد کرد

*

شب از چشم تو، آرامش را به وام دارد
و توفان، از خشم تو، خروش را
کلام تو، گیاه را بارور می‌کند 
                 و از نـَفـَست گل می‌روید
چاه،
از آن زمان که تو در آن گریستی، 
                                             جوشان است
سحر از سپیده‌ی چشمان تو، می‌شکوفد
و شب در سیاهیِ آن، به نماز می‌ایستد
هیچ ستاره نیست که وامدارِ نگاه تو نیست
لبخند تو، اجازه‌ی زندگی است
هیچ شکوفه نیست کز تبار گلخند تو نیست

*

زمان، در خشم تو، از بیم سِترون می‌شود
شمشیرت به قاطعیّتِ «سِجیّل» می‌شکافد
و به روانی خون، از رگ‌ها می‌گذرد
و به رسایی شعر، در مغز می‌نشیند
و چون فرود آید، 
                                         جز با جان برنخواهد خاست

*

چشمی که تو را دیده است، 
                                         دیدنی‌تر است
ای دیدنی‌تر!
گاهی به چشمخانه‌ی عَمّار 
              گاهی به کاسه‌ی سر بوذر

*

هلا، ای رهگذاران دارالخلافه! ای خرمافروشان کوفه!
ای ساربانان ساده‌ی روستا!
تمام بصیرتم برخی ِ چشم شمایان باد
اگر به نیمروز،
- چون از کوچه‌های کوفه می‌گذشته‌اید
          از دیدگان، معبری برای علی ساخته باشید، 
                        گیرم، که هیچ او را نشناخته باشید

*

چگونه شمشیری زهرآگین
پیشانی بلند تو
این کتاب خداوند را
از هم می‌گشاید
چگونه می‌توان به شمشیری، دریایی را شکافت!

***

به پای تو می‌گریم
با اندوهی، والاتر از غمگزایی عشق
و دیرینگی غم
برای تو با چشم ِ همه‌ی محرومان می‌گریم
با چشمانی: یتیم  ِ ندیدنت
گریه‌ام، شعر شبانه‌ی غم توست...

*

هنگام که به همراه آفتاب
به خانه‌ی یتیمکان بیوه‌زنی سر زدی 
           و صَولتِ حیدری را 
            دستمایه‌ی شادی کودکانه‌شان کردی
و بر آن شانه، که پیامبر پا ننهاد
کودکان را نشاندی
و از آن دهان که هَرّای شیر می‌خروشید
کلمات کودکانه تراوید،
آیا تاریخ بر دَرِ سرای، 
          به تحیر، 
          خشک و لرزان نمانده بود؟

*

در اُحُد که گلبوسه‌ی زخم‌ها،
تنت را دشتِ شقایق کرده بود،
مگر از کدام باده‌ی مهر، مست بودی
که با تازیانه‌ی هشتاد زخم، برخود حدّ زدی؟

***

کدام وامدارترید؟
دین به تو، یا تو بدان؟
هیچ دینی نیست که وامدار تو نیست

 *

دری که به باغ ِ بینش ما گشوده‌ای
هزاربار خیبری‌تر است
مرحبا به بازوان اندیشه و کردار تو

*

شعر سپید من، روسیاه ماند 
        که در فضای تو، به بی‌وزنی افتاد
هر چند، کلام از تو وزن می‌گیرد
وسعت تو را، چگونه در سخنِ تنگمایه، گنجانم؟
تو را در کدام نقطه باید به پایان برد؟
تو را که چون معنی نقطه مطلقی.
الله اکبر
آیا خدا نیز در تو به شگفتی درنمی‌نگرد؟
فتبارک‌الله، تبارک‌الله 
           تبارک‌الله احسن‌الخالقین
خجسته باد نام خداوند 
            که نیکوترین آفریدگاران است
و نام تو 
             که نیکوترین آفریدگانی

  شعر از: استاد سیدعلی موسوی گرمارودی - تهران، رمضان 1397 قمری / 1356 خورشیدی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مدرسه جوان عشق ( دوشنبه 88/9/16 :: ساعت 10:25 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دقایقی با شهید حسین علم الهدی
اخبار قوه قضاییه
تعریف عملیات روانی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 5112
» درباره من

فرهنگی

» آرشیو مطالب
10آذر 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب